و باز هم محمود دولت‌ابادی و رمانی نو از ایشان. بیرون در» تازه‌ترین اثر محمود دولت آبادی است که بیشتر به داستانی بلند شباهت دارد تا رمان. بیرون در» با گیجی و سرگردانی دختری شروع می‌شود که خود را نشسته پشت یک میز در خانه‌ای نااشنا می‌یابددختر سیر رویدادهایی که طی شب گذشته از کافه قنادی فرانسه در خیابان انقلاب تهران وی را بدان جا کشانده در ذهن مرور می‌کند؛ اصلاً چه رویدادهایی؟ رویدادی نبوده جز یک نشستن در کافه قنادی، البته به تنهایی، نوشیدن فنجانی قهوه و آمدن مردی غریبه پشت میز، نه سخنی و نه حرف و حدیثی، بیرون رفتن از کافه و پیاده‌روی با هم، باز هم در سکوت، و آمدن به یک خانه که یک لنگه‌ی درش نیمه باز و در زمین فرو رفته، در محله‌ی ارامنه‌ی تهران، مجیدیه.

طی داستان و زمزمه‌های درونی دختر متوجه می‌شویم که از فعالین ی چپ و شاید چریک بوده که همسرش را نیز در همین جریانات از دست داده استفضای خفقان پیش از انقلاب و مجالی که دیگر برای جوانان نیست، مجالی برای عشق ورزی نیست، سکوت، توهم و سوءظن در تمامی حرکات و کلمات افراد جاخوش کردههیچ‌کس نمی‌خواهد خود واقعی‌اش را به دیگری نشان دهد مگر آنکه دلیلی باشد برای رهاییحس آزاد بودن و رهایی انگیزه‌ای ی می‌شود در یک کشور بحران زده و شکافته شده میان ت و ت.

آفاق، این دخترکی که از دنیای ت و ت‌زدگی خسته شده و به دنبال عشقی موهوم پا در تارکی و اوهامی ناخواسته می‌گذارد، حتی عشق را با اجبار به دل راه می‌دهداجباری از طرف خودشآفاق ش ملوک زندگی می‌کندملوک خسته از روابط خطرناک آفاق و دو بسته، دو بسته‌ی مشکوکی که در خانه‌شان جاگیر شده تا دستی بیاید و ببردش بیرون، از ذهن ملوک، از زندگی آفاق.

داستان کند شروع می‌شود و کند می‌گذردذکر جزیی‌ترین حالات و توصیف ریزترین موقعیت‌ها شاید از جنس خاص قلم دولت ابادی نشأت گرفته باشد، ولی خیلی از اوقات حوصله سر بر می‌شودنویسنده خواننده را در همان فضای تنگ و اوهام‌زده‌ای می‌خواهد که خودش در ذهن داشته و کوچک‌ترین فضایی برای خیال و تخیل آزاد به خواننده نمی‌دهد. بیرون در» را برای خواندن پیشنهاد می‌کنم چون از قلمی توانا برای روایت بهره می‌برد و در عین حال بیرون در» را برای خواندن پیشنهاد نمی‌کنم چون قصه‌اش آن‌چنان که باید جذاب نیستبی‌شک برای یک داستان، قصه و تکنیک روایت آن قصه همچون دو بال یک پرنده هستند، اگر یکی بلنگد به ناچار تمام اثر دچار این لنگیدن می‌شود.


بیرون در

محمود دولت آبادی

نشر چشمه

چاپ نخست، بهار ۱۳۹۸


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها